الینا چرا قاتل پدرش را بخشید؟
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۲۱۴۳
همشهری آنلاین نوشت: الینا پای برگه را امضا میکند تا قاتل پدرش که قرار بود چند روز دیگر پای چوبه دار برود و قصاص شود، از مرگ رهایی یابد. تا همین چند روز پیش، هیچکس نمیدانست پایان این پرونده جنایی چه خواهد شد. سرنوشت قاتل ۳۰ ساله در دستان دختر ۱۹ ساله مقتول بود و الینا در همه این مدت اصرار به قصاص قاتل پدرش داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درباره اتفاق تلخی که برای پدرت افتاد بگو؟
آخرین روزهای اردیبهشت سال ۱۴۰۰ بود. پدرم در یک مغازه کار میکرد و فروشنده بود. شب حادثه پس از تمام شدن کارش، مغازه را بست و حرکت کرد به سمت خانه. اما در بین راه مرد جوانی به او حمله میکند که اموالش را به سرقت ببرد. ظاهرا پدرم در برابر او مقاومت کرده و با وی درگیر شده بود. زورگیر بیرحم برای به دست آوردن کیف پدرم او را هل داد و کیفش را قاپید. این اتفاق موجب شد تا سر پدرم با جدول کنار خیابان برخورد کند و او به کما برود. در چند روزی که پدرم در کما بود، کلی نذر و نیاز کردم و پزشکان هم همه تلاششان را کردند که به زندگی برگردد، اما فایدهای نداشت. انگار پدرم ماندنی نبود و عزمش را برای ترک این دنیا جزم کرده بود. سوم خرداد ماه بود که خبر دادند قلب پدرم از تپش ایستاده و او به کام مرگ رفته است.
قاتل پدرت چطور دستگیر شد؟
ماموران پلیس در همان روزهای اول از طریق دوربینهای مداربسته چهره قاتل را به دست آورده بودند. آن تصویر را هنوز یادم هست. هرگز از جلوی چشمان کنار نمیرود. قاتل پدرم، موهای بلندی داشت و آن را بسته بود. کتانی سفید رنگی با پا داشت که طرح خاصی داشت. با همین سرنخها بود که به دام افتاد. چند روز پس از مرگ پدرم، به همان محدوده رفته بود که سر و گوشی آب بدهد که یکی از شاهدان او را شناخت و به پلیس زنگ و به این ترتیب دستگیر شد.
درباره قاتل پدرت چقدر میدانی؟
چیز زیادی نمیدانم، اما آنطور که خودش میگوید ظاهرا سرقت از پدرم اولین سرقتش بود و درست در نخستین سرقتش دست به جنایت زده بود. او میگفت انگیزهاش به دست آوردن پول بوده تا با دختر موردعلاقه اش به کشور آلمان برود و در آنجا زندگی کنند.
درخواست شما از همان ابتدا، قصاص قاتل بود؟
به جز من، پدر بزرگ و مادربزرگم نیز اولیای دم هستند، اما خب در نهایت من باید تصمیم نهایی را میگرفتم. آنها همه چیز را به من محول کرده بودند. من از همان ابتدا درخواستم قصاص بود و دلم میخواست هرچه زودتر قاتل را بالای دار ببینم. احساس میکردم فقط با قصاص قاتل آرام میگیرم. آنقدر از او کینه داشتم که دلم نمیخواست زنده باشد. او حق زندگی را از پدرم گرفته بود؛ پدری که همیشه هوایم را داشت و تکیه گاهم بود. پدر زحمتکش بود. به خاطر خانوادهاش از صبح تا شب کار میکرد. اگر الان من در این نقطه ایستاده ام به خاطر حمایتهای پدرم است.
در چه نقطهای هستی؟ کار میکنی؟
من دانشجوی رشته گرافیکم. هنرمند و نقاشم. پدرم همیشه دلش میخواست من یک گالری نقاشی افتتاح کنم. قطعا تلاش میکنم تا پدرم را به رویایش برسانم. خودش نیست، اما روحش از آسمان نظاره گر است و از موفقیتهای من خوشحال خواهد شد.
چه شد شما که تا دیروز درخواستت قصاص قاتل پدرت بود، تصمیم گرفتی قاتل را ببخشی؟
من در تمام جلسات دادگاه خواستار قصاص قاتل پدرم بودم. حکم قصاص صادر و تایید شد. سپس به اجرای احکام فرستاده و همه چیز مهیا بود برای قصاص. از سوی دیگر خانواده قاتل با پادرمیانی میخواستند رضایت ما را جلب کنند، اما نظر من تغییر نمیکرد و فقط یک درخواست داشتم؛ قصاص قاتل و پایان زندگیش. پرونده هم روند قضاییش را طی کرده بود و من بی صبرانه منتظر روز اجرا بودم. در این بین، چند باری خواب پدرم را دیدم و احساس میکردم میخواهد چیزی به من بگوید تا اینکه یک شب نشستم به تماشای یک فیلم ایرانی. داستان فیلم درباره قصاص دختری بود که مرتکب قتل شده بود. در نهایت دختر با وجود التماسهای فراوان قصاص شد و، ولی دم که زنی جوان بود بعد از قصاص، دچار مشکلات روحی فراوانی شده بود. دیدن این فیلم خیلی مرا متاثر کرد. تا صبح نخوابیدم و همان شب با خدا معامله کردم. با خود گفتم قاتل پدرم را میبخشم و او را به دست خدا میسپارم. خدا خودش جان میدهد و خودش مسئول گرفتن جان هاست. با خود فکر کردم که قاتل پدرم حق زندگی و جان او را گرفت، اما من به جای کینه توزی، او را ببخشم تا خدا خودش هر زمانی که خواست از او انتقام و جانش را بگیرد.
با پدربزرگ و مادر بزرگت هم صحبت کردی تا قاتل را ببخشند؟
روز بعد رفتم پیش آنها. هرچند بنده خداها حرفی نداشتند و میگفتند هرچه تو تصمیم بگیری. همین شد که امروز به دادسرا آمدیم تا پای برگه رضایت را امضا کنیم و به قاتل زندگی ببخشیم. راستش شنیدیم که قاتل هم خیلی نادم و پشیمان است. او رفتارهای خوبی در زندان دارد و امیدواریم که دور خلاف را خط بکشد و درست زندگی کند.
درخواستتان دیه است؟
قرار است دیه بگیریم، اما به خاطر آرامش روح پدرم، فکرهای خوبی در سر دارم.
چه فکری در سر داری؟
میخواهم به زادگاه پدرم که روستایی در یکی از شهرستان هاست بروم و با پول دیه یک مدرسه کوچک روستایی بسازم. میخواهم فرصت یادگیری و درس خواندن برای بچههایی را فراهم کنم که در فقر زندگی میکنند و از خیلی چیزها محروم هستند. فکر میکنیم با این کارها، روح پدرم در آرامش ابدی خواهد ماند.
منبع: زیسان
کلیدواژه: اخبار حوادث قاتل پدرم قصاص قاتل چند روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۲۱۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نجات جوان اهل گرمی اردبیل از چوبه دار
رییس مرکز توسعه حل اختلاف اردبیل گفت: یک جوان اهل گرمی که در تهران مرتکب قتل شده بود با تلاش هنرمندان و فعالان فضای مجازی استان اردبیل از پای چوبه دار نجات یافت.
سیدحسین علوی در گفت و گو با مهر، اظهار کرد: جوان اهل شهرستان گرمی مغان که در تهران با یک افغانی درگیر و مرتکب قتل شده بود پس از سه سال با پیگیریهای ستاد صبر استان و تلاشهای شبانه روزی و چند ماهه هنرمندان و فعالان فضای مجازی استان اردبیل از قصاص نجات پیدا کرده و به آغوش خانواده و دیار خود بازگشت.
وی خاطرنشان کرد: سال گذشته خانوادهای از شهرستان گرمی مغان به ستاد صبر استان مراجعه کرده و درخواست کمک برای نجات فرزند جوان خویش را کردند و ابراز داشتند که در یک نزاع و درگیری ناموسی در تهران پسرشان مرتکب قتل شده و یک مرد افغانی را ناخودآگاه به قتل رسانده است و حکم قصاص قطعی شده و میخواهند این حکم را اجرایی کنند.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف اردبیل ادامه داد: بعد از درخواست این خانواده و ورود صلح یاران ستاد صبر استان و تلاشهای آنان خانواده مقتول از قصاص منصرف شده و خواستار پرداخت دیه شدند.
علوی بیان کرد: بنا به علت عدم توانایی مالی خانواده قاتل در پرداخت دیه با هماهنگی ستاد صبر استان هنرمندان و فعالان مجازی استان اردبیل برای جمع آوری مبلغ خواسته شده در فضای مجازی فراخوان زده و بعد از چند ماه تلاش مبلغ رضایت را جمع آوری کرده و رضایت قطعی از خانواده مقتول اخذ شد و این جوان نادم به آغوش خانواده و شهر خود بازگشت.
رئیس مرکز حل اختلاف استان در پایان گفت: هیأت بخشایش، صلح یاران و خیرین نیک اندیش ستاد صبر استان در سال گذشته توانستند با تلاشهای جهادی و مستمر خود ۹ پرونده قتل را با صلح و سازش مختومه کرده و از قصاص ۹ انسان نادم و گرفتار جلوگیری کنند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: رهایی محکوم به قصاص از چوبه دار در مازندران رسم ایرانی ها برای شب قصاص ابن ملجم پزشک تبریزی با رضایت اولیای دم آزاد شد